درسهایی ازعارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
مراقبات ماه مبارک رمضان (مبحث دوم)
با مقدماتی که در مبحث اول مطرح شد مى توانیم به نتایج بزرگى برسیم که بعضى از آنها عبارتند از:
(الف- مى فهمیم که چرا خداوند براى میهمانش گرسنگى را انتخاب کرده است .
نعمتى بالاتر و بهتر از نعمت شناخت ، نزدیکى و دیدار خداوند نیست و گرسنگى از راههاى نزدیک رسیدن به آن است .
پس مى بینى که روزه تکلیف نیست بلکه خداوند به وسیله آن تو را بزرگ داشته و به خاطر واجب نمودن آن بر ما منت دارد. و بهمین جهت شکر آن واجب است . و ارزش دعوت خداوند به روزه را در کتابش ، در آیه روزه ، مى فهمى و اگر بدانى که این خطاب ، دعوت تو به سراى پیوستن به خداست ، از آن لذت برده ؛ و مى فهمى که علت واجب کردن آن کم خوردن و ضعیف کردن نیروهاست . بهمین جهت حیف مى آید که حتى در شب نیز غذا بخورى . و ممکن است علت هاى دیگر تشریع روزه را نیز درک کنى .
(ب- وقتى ارزش کارى را که از تو خواسته شده ، فهمیدى ، براى رسیدن به نتیجه خوب ، در جهت انجام درست و اخلاص در آن ، تلاش مى کنى .
(ج- هنگامى که هدف از واجب شدن روزه را دانستى ، مى فهمى که چه چیزى باعث صفا و روشنى یا تیرگى آن مى شود؛ و معنى این حدیث را مى فهمى که
((روزه فقط خوددارى از خوردنى و آشامیدنى نیست ؛ و هنگامى که روزه گرفتى ، گوش ، چشم و زبانت نیز باید روزه بگیرد.)) حتى در بعضى روایات پوست و مو نیز گفته شده .
(د- مى فهمى که شایسته نیست نیت و هدف روزه ، فقط مجازات نشدن یا بدست آوردن پاداش و بهشت و ناز و نعمت باشد؛ گرچه با روزه این دو نیز بدست مى آید بلکه سزاوار است هدف و نیت روزه نزدیکى انسان به خداوند و همسایگى و خوشنودى او باشد. و حتى از این حد نیز بالاتر آمده و خود این عمل را بخاطر این که انسان را از صفات حیوانى خارج و به صفات روحانى نزدیک مى گرداند، نزدیک شدن به خدا بداند، نه وسیله اى براى نزدیک شدن به او.
بعد از درک این مطالب با کمى تاءمل مى توانى بفهمى که هر کار یا حال یا سخنى که تو را از مقامهاى بلند حضور در درگاه خدا دور سازد، مخالف مراد مولایت از مشرف نمودن تو به این دعوت و میهمانى است . و راضى نمى شوى در خانه میهمانى این پادشاه بزرگ - که تو را با این نزدیکى و مشرف نمودن نزدیک گردانده است و عالم به نهانى هاى تو و آنچه در قلب تو مى گذرد، مى باشد - در حالى که به تو توجه دارد، از او غافل باشى . و راضى نمى شوى که از او روى بگردانى در حالى که به تو روى کرده است . عقل انسان این را از کارهاى بسیار زشت مى داند که حتى دوست حاضر نیست با دوستش چنین عملى انجام دهد؛ ولى خداوند به خاطر مداراى با بندگان آسان گرفته و تکلیف آنان را کمتر از توانائیشان قرار داده است .
بندگان خوب از این هم بالاتر رفته و با آقاى خود در مورد واجب و حرام آن گونه عمل مى کنند که شایسته حق آقایى و بندگى است ؛ و کسى را که در این مورد کوتاهى کند، پست و حقیر مى دانند.
و خلاصه این که در روزه خود به سفارشات امام صادق (علیه السلام ) عمل مى کنند:
((یکى از آنها این است که موقعى که روزه مى گیرى خود را نزدیک به آخرت ببین ؛ و با خضوع و خشوع و شکستگى و خوارى باش ؛ و مانند بنده اى که از مولاى خود ترسان است ، بوده ؛ دلت از عیوب ، و باطنت از حیله ها و مکرها پاک باشد؛ و خدا از هر چه غیر اوست بیزارى جوى و در روزه خود تنها خدا را سرپرست خود بدان و آنگونه که شایسته است از خداوندى که بر همه غالب است بترس ؛ و در روزهایى که روزه مى گیرى روح و بدنت را براى عمل به دستورات او و چیزهایى که از تو خواسته ، فارغ کن .))
حضرت (علیه السلام ) سفارشات دیگرى نیز نمودند مثل حفظ اعضاى بدن از کارهایى که خداوند ممنوع کرده و مخالف خواسته اوست ، بخصوص زبان ، حتى از مجادله و سوگند راست . سپس در آخر روایت فرمود:
((اگر به تمام آنچه گفتم عمل کردى ، به تمام آنچه شایسته روزه دار است ، عمل کرده اى ؛ و هر اندازه از چیزهایى که گفتم کم کنى ، همان مقدار فضیلت و ثواب روزه ات کمتر مى شود.))
این سفارشها را در مورد وظایف روزه دار ببین ، و درباره اثرات آن تاءمل نما. کسى که خود را نزدیک به آخرت ببیند، قلب او از دنیا خارج شده و براى او چیزى جز تهیه توشه براى آخرت مهم نخواهد بود. همینطور اگر قلب او شکسته و خاضع و خوار باشد میلى به غیر خدا نداشته و مایه دلخوشى او کسى جز خدا نیست . و کسى که روح و بدن او غرق در یاد، محبت و عبادت خدا شده و روزه او روزه مقربین مى گردد.
خداوند به حق دوستانش چنین روزه اى را نصیب ما بفرماید؛ گرچه یک روز در عمرمان باشد.
×××××××××
ازکتاب المراقبات آیت حق میرزاجوادآقاملکی تبریزی